بهارنارنج

بهانه ای برای با هم بودن...

بهارنارنج

بهانه ای برای با هم بودن...

نیا باران

نیا باران زمین جای قشنگی نیست

من از جنس زمینم و خوب می دانم

که گل در عقد زنبور است

اما یک طرف سودای بلبل،

یک طرف بال و پر پروانه را هم

دوست میدارد

نیا باران پشیمان میشوی از آمدن

زمین جای قشنگی نیست

در ناودان ها گیر خواهی کرد

من از جنس زمینم خوب می دانم

که اینجا جمعه بازار است

و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه میدادند

در اینجا قدر مردم را به جو اندازه می گیرند

در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه

 می گیرند

نیا باران زمین جای قشنگی نیست 

 

ای قوم به حج رفته

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید  

معشوق همین جاست بیایید بیایید  

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار  

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید  

گر صورت بی​صورت معشوق ببینید  

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید 

 ده بار از آن راه بدان خانه برفتید  

یک بار از این خانه بر این بام برآیید 

 آن خانه لطیفست نشان​هاش بگفتید  

از خواجه آن خانه نشانی بنمایید 

 یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید 

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید  

با این همه آن رنج شما گنج شما باد 

  

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

 

 

 

سیب

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه  

سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان  غرق در این پندارم 

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت 

  

 

********************************************* 

 

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه  

سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی  

باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو  

پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک  

لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک 

دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ... 

و من رفتم و هنوز  سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان 

می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم 

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

خدایا

خدایا  

 

اگه میخوای ما رو امتحان کنی،  

 

توروخدا،  

 

 

خودت هم سر جلسه 

 

 

بهمون  

تقلب برسون. 

که یه وقت نکنه  

مشروط از دنیا بریم. 

 

 

آخه

اگه این طوری بشه

اون وقت همه میگن 

  

معلمشون 

 

یا سخت امتحان گرفت 

یا خوب درس نداد...