نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستی ام خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستاره های تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم |